خواص زاج برای دفع چشم زخم و طریقه سوزاندن زاج برای چشم زخم
زاج سفید برای حفظ از چشم زخم و سوزاندن اسفند و زاج برای از بین رفتن چشم زخم در سایت دعا 786
در این پست از سایت ذکر و دعا و تعبیر خواب doa786.com خواص زاج برای دفع چشم زخم و طریقه سوزاندن زاج برای چشم زخم را قرار دادیم . زاج نوعی ماده سمی است که در گذشته از آن برای از بین رفتن چشم زخم و حفظ و در امان ماندن از بلا و چشم نظر و چشم زخم استفاده می کردند . زاج سفید را به همراه اسفند می سوزاندند تا بلا و چشم زخم از آن محل دور شود . سایت دعا 786 …
,زاج چشم زخم,زاج برای چشم زخم,زاج و چشم زخم,زاج براي چشم زخم,زاج سفید برای چشم زخم,زاج سفید و چشم زخم,سوزاندن زاج برای چشم زخم,تاثیر زاج برای چشم زخم,زاج برای چشم زخم نی نی سایت,خواص زاج سفید برای چشم زخم,خواص زاج برای چشم زخم,طریقه سوزاندن زاغ برای چشم زخم,زاج سفید چشم زخم,سوزاندن زاج سفید برای چشم زخم
زاج برای ایمنی از چشم زخم,زاج سفید برای دفع چشم زخم,زاج برای در امان ماندن از چشم زخم,زاج برای درمان و باطل چشم زخم,خواص فوق العاده زاج برای چشم زخم,زاج و اسفند برای ایمنی از چشم زخم,تاثیر زیاد زاج برای دفع فوری چشم زخم,خرید زاج دفع چشم زخم,روش و نحوه سوزاندن زاج برای چشم زخم
خواص زاج برای دفع چشم زخم و طریقه سوزاندن زاج برای چشم زخم
زاج، مادهای معدنی به شکل بلور با کاربردهای متنوع در صنایع، طب، آشپزی و فرهنگ مردم.
واژۀ زاج در اصل برگرفته از واژۀ زاگ یا زاک فارسی است که پس از اسلام به زاج تغییر شکل یافته است.
زاج ۵ رنگ دارد:
سیاه، سفید، سرخ، سبز و زرد
در فارسی به زاج زرد، زاگ شتر دندان میگویند (برهان … ، ذیل زاگ).
این ماده بر اثر تغییر مواد خاک در برابر حرارت آفتاب و مجاورت آن با آب به وجود میآید.
زاج مادهای است سمی و کشنده که تنفس گاز آن برای ریهها مضر است اما منفعت نیز بسیار دارد (نک : طوسی، ۱۴۷).
این مادۀ معدنی در مناطق مختلف ایران به نامهای گوناگون شناخته میشود
شناختهشدهترین نام آن بعد از زاج، زاغ و یا زاق است (کریمان، ۹۰۱؛ خسروی، ۳۶۸؛ همایونفرخ، ۱۴).
مردم کلمۀ زاغ را برای رنگ چشمان نیمرنگ مایل به سبز به کار میبرند که به مناسبت رنگ سبز زاج است (همانجا).
گاهی نیز افراد چشمسبز را زاغول مینامند (خضرایی، ۲۵).
نامهای دیگری هم برای این کلمه در میـان ایرانیان وجود دارد:
«زا» در گفتار مـردم تاتزبان (آل احمد، ۱۵۱)، «زَق» در میان اهالی مجن (نصیری، ۱۴۲)، «زاخ» در میان کردزبانان (رهو، ۱۸۶)، «زِیْ» در میان مردم ایل شاهسون (حسنی، عطاءالله، ۳۶۳)، و «زَیْ» در میان مردم ترکزبان آذربایجان (ماهیار، ۱۳۳۳).
انواع زاج نیز نام خاص خود را دارند؛
برای مثال، در سمنان زاج سیاه را اِخشار (آذرلی، ۲۲)، و زاج سفید را زَمه گویند (هدایت، ۱۹۵).
طبیعت زاج گرم و خشک است و بهترین زاج آن است که در آتش زود بسوزد و تغییر شکل دهد (نصیرالدین، ۱۸۵).
زاج در ایران به مقدار فراوان یافت میشود. در مناطق مختلفی از ایران، مانند دماوند، فارس، کاشان، اردبیل، خراسان، بلوچستان و قزوین، معادنی وجود دارند که حاوی زاجاند؛ نیز در اطراف شهر قزوین، قصبهای است که آن را بهسبب فراوانی زاج، زاگان خوانند و اصل آن زاجگان است که کان زاج سیاه بسیار دارد ( آنندراج، ذیل واژه).
استفاده از زاج در صنعت :
زرگران از زاج در مراحل زرگری (ه م) بهره میبرند (نک : آملی، ۳/ ۱۷۴-۱۷۷؛ ملکالکتاب، ۷۳-۷۵). ترکیب زاج و آب به نام زاقاب (زاق یا زاج + آب) محلولی است که برای پرداخت و تمیزکاری ظرفها و ابزارهای نقرهای به کار میرود (ثابت، ۳۴). در آهنگری (ه م) نیز، زاج از جملۀ مواد لازم برای آبدادن تیغ است ( تحفة … ، ۲۰۹).
از کارکردهای مهم زاج استفاده از آن در رنگرزی (ه م؛ نیز نک : دنبالۀ مقاله) و صنعت چرمسازی است (اولیویه، ۱۷۳-۱۷۴؛ پارسا، ۹۱). یکی از انواع چرم که در ایران تهیه میشود، چرم سفید یا تیماج است؛ این چرم به دو طریق به دست میآید که یکی از آنها تیماج زاغی (زاجی) است؛ سبب این نامگذاری، زاجزدن پوست است (جانباللٰهی، چهل … ، ۸۵). گیوهسازان نیز برای آمادهسازی چرم گیوه، محلول نمک، آب و زاج سفید به کار میبرند (افشار، ۵۸). پینهدوزان هم از زاغ (زاج) و روغن بزرک برای برقانداختن و سیاهکردن کفش استفاده میکنند (بقیعی، ۳۹). همچنین شمعسازان برای درستکردن انواع شمعهای کوچک و بزرگ، خمیری از ترکیب چربی دامها با مقداری آهک و زاج درست میکردند و سپس آن را در قالب میریختند و شمع میساختند (شکوهی، ۱۴۶). از این ماده در صنعت کاغذسازی نیز استفاده میشود؛ کاغذ ساختهشده را با مخلوطی از زردۀ تخممرغ با زاج آهار میزنند (برند، ۹۸).
کاتبان نهتنها از زاج در ساختن مرکب استفاده میکردند، بلکه برخی از مکتوبهایشان را برای نامرئیشدن خط، با آب زاج سپید مینوشتند و برای ظاهرشدن مکتوب، بر آن چیزی از عصفر (درخت گاجیره) میانداختند (ابنخلکان، ۲/ ۵۰).
در رنگرزی سنتی در مناطق مختلف ایران، برای ثابتکردن رنگ از جیفه یا ثابتکننده استفاده میکنند که در مواردی قبل از رنگ و گاهی بعد از رنگ، آن را به نخ یا پشم میزنند؛ از جملۀ این جیفهها زاج است (رسولی، ۳۹۴، ۳۹۶). افزودن زاج به دیگ رنگرزی را برای دوام رنگ، دراصطلاح «رنگبس» گویند (همایونی، ۲۳۶). در برخی مناطق، ازجمله لرستان، نیز زاجخورشدن پشم را «دندانهدادن» خوانند (حیدری، «بررسی و شناسایی گیاهان … »، ۶۳). زاجی که برای رنگرزی استفاده میشود، بهسبب استفادۀ مداوم در رنگرزی، باید از شرایط و خواص لازم برخوردار باشد (همو، «بررسی و شناسایی رنگرزی … »، ۹۸). برای بهدستآوردن رنگهای مختلف، میزان زاج بهکاربردهشده متفاوت است؛ برای نمونه، برای بهدستآوردن رنگ کرم کهنه یک کیلوگرم زاج سفید نیاز است، برای کرم استخوانی ۳ کیلوگرم، و برای کرم موزی ۵ کیلوگرم (همان، ۹۷). برای رنگکردن ابریشم که هرگز هیچ رنگی به خود نمیگرفته است، در گذشته، آن را اول به آب زاج میکشیدند (طوسی، ۱۴۷). از این شیوۀ رنگرزی در نساجی، نمدمالی و قالیبافی هم استفاده میشود.
در سفالسازی نیز برای بهدستآوردن برخی رنگها زاج به کار میبرند (زمانی، ۱۶). در رنگآمیزی کاغذ ابروباد، شب قبل از رنگآمیزی، کاغذها باید زاجاندود شود تا رنگ در سطح آن بهتر پخش شود (امیدی، ۳۸). در کردستان، در روز آخر اسفند و یا روز اول فروردین، مردم تخممرغهای هفتسین را رنگ میکنند؛ گاهی برای رنگکردن این تخممرغها، آنها را در ترکیب زاج و کاه میجوشانند تا به رنگ نارنجی درآیند (معروفی، ۸۴).
پزشکیدر کتب طب قدیم، این مادۀ معدنی را از جملۀ داروهایی معدنی دانستهاند که با وجود سمی و خطرناکبودن برای ششها (حاجیزین، ۱۹۷)، استعمال درست انواع آن، بهتنهایی یا با ترکیبات مناسب، موجب معالجۀ برخی بیماریها میگردد؛ برای نمونه، برای گوشدرد و اخراج کرم معده از زاج سبز (حکیممؤمن، ۲۲۳؛ عقیلی، ۴۶۱)، برای بندآوردن خون از زاج سفید (همو، ۴۶۰؛ جرجانی، کتاب ۴-۵/ ۹۱؛ کاسانی، ۳۳۰-۳۳۱؛ ابومنصور، ۱۷۶)، برای درد دندان و سیاهشدن موی سر از زاج سیاه (عقیلی، ۴۶۱؛ حکیممؤمن، همانجا؛ رازی، ۲۰/ ۳۰۶؛ ابنبطلان، ۱۶۱-۱۶۲)، برای ازالۀ گوشت زائد زخمها از زاج زرد (عقیلی، همانجا؛ حکیممؤمن، ۲۲۲)، و برای درمان بواسیر از زاج زرد (همانجا) و یا از زاج سفید (عقیلی، ۴۶۰) استفاده میشده است.
در طب مردمیِ برخی از مناطق ایران، مانند دوان فارس، برای ترکیدن زخمهای تراخم، دارویی به نام درَیهسیدیشک، ساختهشده از دَرِزرد، آرد گندم، زاغ (زاج) و شیر مادر، درست میکنند (لهساییزاده، ۳۲۲). شکستهبندها در باغوکناره (روستایی در استان گلستان) و شاهرود، برای درمان کوفتگیها و دررفتگیها از مرهمی استفاده میکنند که در آن زاج به کار رفته است (حسنی، حمیدرضا، ۹۹؛ همو و دیگران، ۳۰۵). در خراسان، برای معالجۀ چشمدرد، زاج را با مقداری شاهدانه، ریشۀ مرجان، پر سیاوشان و مروارید ناسفته میکوبیدند و با سفیداب و آبغوره مخلوط میکردند و با میل به چشم میکشیدند (شکورزاده، ۲۴۷). در سراب، زاج را با مقداری تریاک (ه م) گرم میکنند (میسوزانند) و میسایند و با روغن حیوانی مخلوط میکنند و دورتادور چشم میمالند (فلسفی، «سراب»، ۲۵۱). زاج را در مناطق مختلفی چون سپیدان (ثابتقدم، ۲۴۴)، دیواندره (رهو، ۱۸۶)، پاکدشت و ورامین (ابوالفضلی، ۱۲۸)، ایذه (طلاییانپور، ۶۷) و مهرنجان (حمیدی، ۳۶۶) برای درد دندان نافع میدانند.
در ممسنی، برای جلوگیری از خونریزی، جوشاندۀ پوست بلوط با زاج سفید بهصورت محلول شستوشو به کار میرود (ازکیا، ۳۲). طب مردمی از زاج در بیشتر جاها برای معالجۀ قولنج (جانباللٰهی، پزشکی … ، ۹۹) و ورم لوزه (فلسفی، همان، ۲۵۷)، در پیرانشهر برای درمان بواسیر و زگیل (سپهرفر، ۱۴۲، ۱۴۶)، در اردبیل برای بواسیر و زردزخم (همو و دیگران، ۴۳، ۴۹)، در سلماس نیز برای زردزخم (همو و علیاکبرزاده، ۲۸۳)، در خراسان برای تورم پوست سر (شکورزاده، ۲۴۲)، در قشم برای گوشدرد (فلسفی، «قشم»، ۳۴۰)، در سراب برای گلودرد (همو، «سراب»، ۲۵۱)، در سراب و قشم برای نازایی (همان، ۲۵۶، «قشم»، ۳۴۷)، و در دیواندره و قشم برای زخم کچلی (رهو، ۱۹۲؛ فلسفی، همان، ۳۴۵) نیز سود میبرد. در مناطقی مانند خوزستان، بعد از استحمام، از زاج برای کمکردن تعریق و ازبینبردن بوی بد استفاده میکنند (غفوری).
استفاده از زاج در آشپزی
در آشپزی، زاج سفید برای سفیدکردن برنج مناسب است و آن را هنگام جوشیدن برنج میافزایند (آشپزباشی، ۸). همچنین زاج سفید در پختن کلهپاچه، برای خوشبو و مطبوعساختن آن به کار میرفته است (ابناخوه، ۱۲۶). از زاج برای کپکنزدن مربای خانگی، و در برخی از مناطق ایران، ازجمله همدان، برای درستکردن خیارشور نیز بهره میبرند (غفوری).
زاج در فرهنگ مردم :
مردم از زاج برای رفع چشمزخم (ه م) استفاده میکنند.
به باور مردم، هنگامی که کودکی دچار چشمزخم میشود، یا برای اجتناب از چنین مسئلهای، اطرافیان او با در آتش انداختن و سوزاندن زاج، نسبت به رفع این مشکل اقدام میکنند
برای این کار:
کمی زاج سفید برداشته، افرادی را که چشم شرور و زیانکار دارند، نام میبرند و زاج را در آتش میاندازند.
عشایر فارس باور دارند که اگر در زاج حفرهای ایجاد نشود، چشم بدی در کار نبوده است و اگر حفره ایجاد شود، یکی از اشخاص نامبرده به آسیبدیده نظر کرده است (بهمنبیگی، ۷۸).
در بوشهر، مردم معتقدند که زاج در اثر سوختن به شکلی درمیآید و اینْ شکلِ کسی است که فرد را نظر کرده است، و با حدس آن شخص را پیدا میکنند (احمدی، ۱/ ۱۴۰).
به نوشتۀ هدایت، در اثر سوختن زاج سفید اَشکالی پدید میآیند که هرکدام تعبیر خاص خود را دارد: اگر به شکل چشم باشد، شخص را چشم کردهاند و خوب میشود؛ اگر به شکل نامنظمی باشد، جنزده شده است؛ و اگر به شکل چهارپایهای شود، میگویند میمیرد و این تابوت او ست (ص ۱۹۵). گ
پس از سوزاندن زاج، برای شفای بیمار کارهای مختلفی میکنند:
گاه زاج را آب میکنند و پیشانی، کف دست، کف پا و سینۀ بیمار را با آن خال میزنند، سپس آن را در کاسهای میریزند و کسی کاسه را به سر کوچه میبرد و میریزد و برمیگردد (همانجا)؛ گاه نیز زاج را له میکنند تا نرم شود و دوباره در آتش میریزند و باور دارند که با این کار، بچه خوب میشود (رنجبر، ۴۹۶). در برخی از مناطق نیز زاج را به همراه اسفند میسوزانند (برزآبادی، ۱۶۵).
در کازرون برای رفع چشمنظر، مراسمی به نام «زاغدونشتک» (زاجاسفند) اجـرا میکنند: ابتـدا منقلـی را روشن میکنند. زاغ ـ دونشتککننده کنار بستر بیمار مینشیند و در آغاز مقدار کمی از خاک برون و درون آستانۀ دروازه را ــ که نمادی از واردشدگان به خانه است ــ در آتش میریزد؛ آنگاه نخی از لباس آشنایان و حاضران در خانه را نیز در آتش میاندازد؛ سپس قطعهای کوچک از زاج را در دست راست میگیرد و نام یکایک افرادی را که مشکوک بـه چشمزخمزدناند، بـه زبان میآورد؛ بعـد زاج را بـه دندان میزند و پس از آنکه آن را ۳ بار به دور سر بیمار گرداند، در آتش میاندازد؛ پس از این، ۷ دانه دونشت (اسفند) را یکییکی در میان دو انگشت شهادت و سبابه میگیرد و میخواند: شنبهزاد، و دانۀ اسفند را میان دو انگشت میفشارد و خرد میکند و گرد سر بیمار میچرخاند و در آتش میریزد. این کار را تا نامبردن همۀ متولدان در همۀ روزهای هفته ادامه میدهند (حاتمی، باورها … ، ۱۸۶-۱۸۷). گاهی نیز به این ترکیب فلفل و نمک افزوده میشود (لاریمر، ۶۱). در کرمان، به زاج و اسفند (دشتی)، کندر، اشترک، نمک، نبات، یک پیمانه آرد و کمی بنشن میافزایند و طی مراسمی به نام «بوخوش»، این مخلوط را در خانه، حمام محله و یا پایاب میسوزانند (گلابزاده، ۱۲۹-۱۳۰).
در برخی از مناطق ایران، مانند فارس، برای دورکردن نظر شوم از زائو و فرزندش، زاج را افزون بر سوزانیدن، روی خشت میگذارند. در فارس، شب چهارشنبه، پس از سوزاندن زاج و اسفند، مقداری از آن را به همراه پولی که به دور سر زائو و کودکش گرداندهاند، روی خشت میگذارند؛ سپس آن را بر سر ۴ کوچه مینهند تا قضاوبلا رفع شود و افراد فقیر هم از آن پول استفاده کنند (زیانی، ۳۲؛ فقیری، ۱۵-۱۶)؛ اهالی فارس این کار را «خشتدرکردن» مینامند (همو، ۱۶). در کازرون، اگر زنی بعد از چند سال ناامیدی باردار شود و یا پس از چند دختر، پسر بزاید، برای سالم و زندهماندن بچه بر روی او نامهای مختلفی ازجمله زاغی (نسبتداده به زاج) میگذارند (حاتمی، «آیین … »، ۱۱۱).
از زاج بهعنوان باطلالسحر (ه م) نیز استفاده میکنند. زاجی را که ۷ دختر کوبیدهاند، با سرکه میآمیزند و شب چهارشنبهسوری، این مخلوط را بالای دری رو به قبله میگذارند و صبح روز بعد، در همهجای خانه میپاشند (حالت، ۴۴). در لار، تکهای از زاج سفید را بـرای دفع چشمزخم بـه گردن کودک میبندند که بـه آن زاقو میگویند (آذرلی، ۲۰۵).
در برخی مناطق برای ریختن ترس بچه، زاج به کار میبرند. در دوان فارس، دو زن که بچۀ اولشان پسر است، بر سر چهارراهی آتشی درست میکنند و تابهای روی آن قرار میدهند و ۷ بار کودک را از روی این تابه به آغوش هم میاندازند؛ سپس آبنمکی را که قطعهای زاج در آن انداختهاند، بر روی تابه میریزند و صبر میکنند تا آبنمک تبخیر شود؛ با بررسی تصویر بهجامانده از تبخیر آبنمک، عامل ترس بچه را مشخص، و نسبت به ریختن ترس او اقدام میکنند (لهساییزاده، ۱۱۳-۱۱۴). در میبد، این کار را در شب شنبه انجام میدهند: زاج را ابتدا یک شب تا صبح به سر بچه میبندند و صبح آن را در آتش میاندازند؛ زاج به هر شکل درآید، همان شکل، عاملِ ترس بچه است؛ زاج را از آتش بیرون میآورند و در آب جاری میاندازند و میگویند: درد و بلای بچۀ ما را آب ببرد (جانباللٰهی، چهل، ۴۳۲).
اگر زنی بعد از زایمان اول، دچار نازایی شده باشد، مقداری زاج را زیر بالش سرش قرار میدهند و صبح آن را برمیدارند و میسوزانند و خاکسترش را در آب میریزند؛ این خاکستر بر روی آب شکل خاصی به خود میگیرد؛ سپس نزد دعانویس میروند و دعای مخصوص را از وی گرفته، مقداری از دعا را در آب حاوی زاج ریخته، آن را به دست دختر نابالغی میدهند تا از ناودان بر سرش بریزد و چلهاش بریده شود (فلسفی، «سراب»، ۲۵۶).
زاج در زبانزدهای مردم سهمی اندک دارد. در فرهنگ مردم، گاه میگویند که شخصی زاج و مازویی خرج چیزی نکرده است؛ این به معنای ضررنکردن در انجام کاری است (امینی، ۱/ ۴۵۷). اما در مورد مثل معروف زاغسیاهِ کسی را چوبزدن، گفته میشود که به استعمال زاج در رنگرزی مربوط میشود: زاغ (زاج) سیاه بیشتر به مصرف رنگ نخ قالی و پارچه و چرم میرسد. اگر کسی ببیند کـه نخ یـا پارچه یا چـرم همکارش خـوشرنگتر یـا شفافتر و براقتر از کارهای خودش است، درصدد برمیآید که در موقع مقتضی، خود را به ظرفیکه زاغ در آن حل شده است، برساند و چوبی در آن بگرداند و با دیدن و بوییدن، پی ببرد که چهچیزی به آن زاغ اضافه کردهاند، یا نوع و مقدار و نسبت ترکیبش با آب یا چیز دیگر چیست (خضرایی، ۲۵).
از میان زاجها، دیدن زاج سبز در خواب بهتر است. ازآنجاکه سیاهی دلیل بر هلاک است، دیدن زاج سیاه به معنای مصیبت و غم و اندوه است؛ سیاهکردن لباس نیز تعبیر بدی دارد. در کل دیدن زاج در خواب چندان سودمند نیست (حبیش، ۲۴۴-۲۴۵)
زاج سفيد و چشم زخم
به غير مطالب گفته شده قبلي در مورد ايمن شدن از چشم زخم مورد زير را نيز اضافه مي كنم كه :
از خواص زاج سفيد آن است كه چون كسي را چشم بد رسيده باشد آن را بخور نمايد در آن قطعه بخور بقيه بصورت و شكل چشم ظاهر مي گردد و هرگاه او را در طرف قبله خانه آن شخص بگذارند هرگز چشم بد به اهل آن خانه اثر نكند
در مورد آويزان كردن آية الكرسي به گردن اطفال جهت ايمني از بلايا و چشم زخم نيز روايات متعددي موجود مي باشد. و همچنين روايت است كه در هيچ خانه اي قرائت نمي شود مگر آنكه تا سي روز شياطين از آن خانه دور مي شوند و هيچ مردو زن ساحري در آن داخل نمي گردند
هنگامی که زاج را روی حرارت قرار دهید زاج شروع به ذوب شدن میکند این یکی از خواص زاج است.
و پس از مدت به شکل چشم انسان در میاید. گذشتگان بر این باور بوده اند که با ترکاندن این چشم ساخته شده باعث رفع بلا خواهند شد و خطرات چشم زخم از بین خواهد رفت.
اما اگر بخواهیم علمی تر این موضوع را بررسی کنیم باید بگوییم که احتمالا دلیل استفاده زاج در اسپند به منظور دور کردن حشرات و یا پاک سازی هوای محیط میباشد زیرا که این موارد هم از خاصیت های بیشمار زاج میباشد.
برگرفته از سایت ملکوتی ها
*******************************
بازنشر : سایت دعا 786 سایت بزرگ ذکر و دعا و فال و تعبیر خواب و باستان شناسی